Thursday, January 17, 2008


هشت و نيم فيلمي است در ستايش راستي و ناگزيري انتخاب ميان خواستن و داشتن ، انتخاب ميان افتخار و هنر

در دنيايي كه اصالت و حقيقت كيفياتي هستند كه رفته رفته بي ارزش و بيرنگ مي شوند و حتي معنايشان دستخوش دگرگوني است و حد و مرز ميان مبتذل و ناب ديگر نامرئي و نامشخص است براي اصل ماندن ناگزير يك انتخاب وجود دارد و ديگر هيچ
راستين بودن : راست كرداري و راست گفتاري
آنجا كه راستي را فراموش مي كنيم متزلزل مي شويم و اماج هجوم اضطراب ها و هيجان ها و لغزش ها قرار مي گيريم و عاقبت در هواي دروغ و انبوه تصنعات بدلي و جعلي مي ميريم و فراموش مي شويم
هشت و نيم روايت انتخاب بزرگان است در دنيايي كه ابعاد كوچكي دارد اما رشد تكنولوژي وتسلط روز افزون ماشينيزم برهمه ي ابعاد زندگي انسان آن را مهيب و دلهره اور مي نماياند حال انكه هنوز هم روح كائنات همان سيرك شاد و كودكانه اي است كه در صحنه ي پاياني فيلم مي بينيم و همين سيرك است كه با تمام ابزارها و بازيگرانش چرخه ي زندگي بشري را ساخته و هر يك از افراد ان در عين كم و كوچك بودن ، نقشي اصيل و انكار ناپذير دارند و البته انچه فراموش نخواهد شد و در ياد ها خواهد ماند از ان همان انسان هاي راستين و حقيقي ست هم چون خود او

فدريكو فليني
كارگردان محبوب من





.

.

.

سبا ل م

2 comments:

Anonymous said...

Beautiful.....

Anonymous said...

Beautiful.....